گاهی دلم را پرت می کنم ان طرف دیوار

ان طرف حیات خانه خداست

به امید انکه شاید در ان باز شود

و انوقت هی در میزنم در می زنم

ومی گویم

دلم افتاده توی حیات شما میشود دلم را پس بدهید

انقدر دلم را پرت میکنم که دیگر دلم را پس ندهد

تا ان در را باز کنند و بگویند

بیا خودت دلت را بردار و برو

انوقت داخل میشوم و دیگر بر نمیگردم

من این بازی را ادامه می دهم

نظرات شما عزیزان:

Farnam

ساعت15:28---23 مرداد 1393

[وب سایت] - [ایمیل]

سلام خوبی
اینم قالب دانلود کن . بعد کپی کن و بعد بورو تو قسمت ویرایش اون همه رو بگیر پاک کن و بعد اینو که کپی کردی پیس کن اونجا و بعد ویرایش قالب رو بزن.


http://uploadazad.com/uploads/hpda_قالب.txt

مشکلی بود بیا وبم نظر بزار

maryam

ساعت11:30---18 مرداد 1393

[وب سایت]

سلام اجی وبت خوب بود.برات آرزوی موفقیت میکنم

مریم

ساعت23:45---31 خرداد 1393

[وب سایت]

سلام سارا خانم!
چه عجب مطلب جدید گذاشتی تو وب؟
نوشته ی خیلی زیبایی بود....بسیار عالی

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: